چارچنگولی
دختر قشنگم ١٥اردیبهشت رفته بودیم مشهد خونه دایی محمد ، اونجا برای اولین بار چهاردست و پا رفتی همه کلی ذوق کردیم یک کم میرفتی و بعد عقب گرد میکردی خیلی بامزه بود . خونه عمو امید هم رفتیم وقتی آلتین رو دیدی خیلی خوشحال شدی همش میخواستی دستتو بکنی توی چشمش طفلک آلتین از تو میترسیدو فرار میکرد خیلی شیطون بلا شدی عسل قشنگم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی